برای بازنشستگی برنامه داشته باشیم
کارمندان بانک تجارت منطقه خوزستان، اغلب با نام و چهره ناصر میرداودی آشنا هستند؛ چهرهای صمیمی و پُر انرژی که در اولین برخورد احساس میکنی آشناست.
قرارمان 10 شب، در محل فروشگاه آلات موسیقی بود که اخیراً در دوران بازنشستگی اش تأسیس کرده است. شروع فعالیت میرداودی در بانک تجارت به سال 1368 بازمیگردد. او که در سالهای دوران دفاع مقدس به عنوان راننده در جبههها حضور داشت، حالا باید شغلی پیدا میکرد. سرانجام از میان شرکت نفت و بانک، دومی را انتخاب میکند تا از اولین روز مهر، راننده محمدحسین بهزادنیا، مدیر وقت منطقه شود.
شروع کار در بانک تجارت جذابیتهای خاصی برایش داشت، چراکه پیشتر فکر میکرد کار در بانک یعنی شعبه و پول و اسکناس. البته این فرصت هم فراهم میشود که هشت سالی در شعبه باشد. خودش میگوید: هربار که امکان جابجایی فراهم میشد، مدیرها مخالفت میکردند تا بیشتر دوران خدمت را در نقلیه و به عنوان راننده مدیر باشم. میرداودی پیش از آنکه بگوید، چه شد برای دوران بازنشستگی تصمیم گرفت فروشگاه آلات موسیقی راهاندازی کند، پشت میز سنتور نشست و دقایقی آرام نواخت تا لذت ببریم.
سپس مضرابها را کنار گذاشت و گفت: در خانواده ما همیشه به موسیقی و خوانندگی توجه شده است. پدربزرگم خواننده محلی بود و برادرم نیز خواننده و ردیفدان موسیقی است. من هم تحت تأثیر او مطالبی آموخته بودم و درنهایت از سال 88 سراغ آموزش سنتور رفتم.
وی افزود: شاید خیلی زودتر باید سراغ موسیقی میرفتم، اما همان اقدام باعث شد برای دوران بازنشستگی ایده راهاندازی این محل را عملی کنم. البته پسرم که در کار موسیقی و آموزش نوازندگی است، در این کار بسیار همراهم شد. میرداودی که این روزها حال خوبی دارد، درباره سالهای خدمت در بانک میگوید: سالهای آخر خدمت به دوران بازنشستگی فکر میکردم و از آن نمیترسیدم، برایش برنامه داشتم. قبل از بازنشسته شدن این محل را اجاره کردم و به خودم فرصت بیکاری ندادم. همکاران هم نباید از این دوران بترسند و از بازنشستگی غولی مهیب بسازند. ما مجبوریم برای این سالها نیز فکری داشته باشیم و برنامهای تا مبادا افسرده شویم و دچار بیماریهای مختلف.
میرداودی در خاتمه از داشتن همکارانی صمیمی در همه سالهای خدمتش در بانک تجارت یاد کرد و گفت: خوشبختانه با خیلی از آنها همچنان در ارتباط هستم و اتفاقاً برخیشان که از شغل جدید من مطلع هستند، به این محل میآیند و خاطرات خوب گذشته را مرور میکنیم، میخندیم و شاد میشویم.